اگر موفقیت هایتان را شانسی می دانید بخوانید ، اینیشتن و تام هنکس به این سندروم مبتلا هستند ، با این نشانه ها کلاهبردار و فریبکار نیستید!

به گزارش وبلاگ روشینا، بعضی افراد با وجود کسب موفقیت های فراوان، اما خود را دست کم می گیرند تا جایی که فکر می نمایند تمام این موفقیت ها را شانسی به دست آورده اند و براساس توانایی هایشان نبوده است. این افراد در علم روانشناسی دچار سندروم ایمپاستر هستند.

اگر موفقیت هایتان را شانسی می دانید بخوانید ، اینیشتن و تام هنکس به این سندروم مبتلا هستند ، با این نشانه ها کلاهبردار و فریبکار نیستید!

وبلاگ روشینا- مریم ورشو: شاید شما هم جزو افرادی باشید که نام سندروم ایمپاستر را نشنیده باشید، اما بی آنکه نام علمی این سندروم را بدانید جزو افرادی هستید که در دام ایمپاستر افتاده اید. کسانی که دچار این سندروم هستند هیچ وقت پیروزیت های خود را جدی نمی گیرند و گمان می نمایند شانس درهمه کارها با آنها یار بوده است. برای همین احساس رضایت در قبال پیروزیت های شغلی و اجتماعی شان ندارند و خود را لایق پاداش و تشویق نمی دانند. در این باره گفت وگوی خبرنگار وبلاگ روشینا را با نسترن حسنلی روانشناس بالینی می خوانید:

- قبل از هر چیز بهتر است بدانیم دقیقا سندروم ایمپاستر چیست و کسانی که با این سندروم دست و پنجه نرم می نمایند دچار چه احساساتی می شوند؟

اول باید تعریفی از ایمپاستر ارائه بدهیم؛ اصولا آدم هایی که خیلی پیروز هستند، اما احساس پیروزیت نمی نمایند- درواقع از پیروزیت های خودشان می ترسند- دچار این سندروم هستند، چون خود را لایق این پیروزیت ها نمی دانند. آنها هرچقدر هم که برای رسیدن به نتیجه مطلوب کوشش نموده باشند، اما ارزش کار خود را پایین ارزیابی می نمایند و یک مقایسه غلط از خود با دیگران دارند که دیگران بهتر و لایق تر هستند. در واقع مبتلایان به سندروم ایمپاستر پیروزیت های خود را بر اساس شانس ارزیابی می نمایند و بر اساس استعداد و توانایی خود نمی سنجند. آنها دائم می ترسند که دستشان رو شود و بقیه بفهمند که آدم های توانمندی نیستند. این افراد احساس می نمایند احتیاج نیست که از آنها قدردانی و تمجید شود.

- به نظر می رسد با این نشانه ها بسیاری بی آنکه بدانند درگیر این سندروم هستند. آیا کسانی که عزت نفس پایینی دارند هم جزو این افرادند؟

طبق تحقیقات حدود 70درصد افراد جامعه مبتلا به این سندروم هستند. البته بعضی معتقدند نمی شود این سندروم را بیماری قلمداد کرد، بلکه یک ناهنجاری است. الزاما هر کسی که افسرده و دچار اضطراب است یا عزت نفس پایینی دارد دچار این سندرم نیست. البته ممکن است آنها هم این سندروم را تجربه نمایند، اما رابطه مستقیمی در این زمینه وجود ندارد.

- کمالگراها چطور؟

افرادی که دارای سندروم ایمپاستر هستند باوجودی که شواهد نشان می دهد پیروزیت های خیلی زیادی دارند، ولی نمی توانند این پیروزیت ها را در خود درونی سازی نمایند. زیرا این افراد دارای کمالگرایی ناسالم هستند؛ به این معنی که هرچقدر هم رو به جلو حرکت نمایند باز گمان می نمایند کافی نیست و کار درست را انجام نداده اند. کمالگراها هیچ وقت کار خود را کامل قلمداد نمی نمایند و همواره نگران هستند که انتظارات دیگران را برآورده ننموده نباشند. برای همین همواره هدف های خیلی بالایی برای خود در نظر می گیرند و در ارزیابی ها خیلی سختگیرانه عمل می نمایند. بنابراین با این ویژگی ها دچار این سندرم می شوند.

این افراد طرحواره های (الگوهای رفتاری و فکری) ناسالم اولیه دارند که به صورت یک ویژگی شخصیتی در عملکرد آنها اثر می گذارد، برای همین احساس بی کفایتی می نمایند. این افراد همواره احساس ناشایاستگی دارند. این طرحواره ها هم درون مایه های بسیار عمیق و فراگیر دارند که هیجانات و حتی احساسات بدنی این افراد را تحت تاثیر قرار می دهد؛ مانند گرگرفتگی، دلشوره زیاد و ... این احساسات از دوران کودکی و نوجوانی آنها شکل گرفته و در تمام دوران زندگی شان تاثیرگذار بوده است که به شدت ناکارآمد هستند.

- چگونه می توانیم تشخیص دهیم که دچار سندروم ایمپاستر هستیم؟

افرادی که خیلی کار می نمایند و اعتیاد زیاد به کار کردن دارند، در واقع آن قدر کار می نمایند تا خود را به دستاورد بالایی برسانند و درنهایت هم این اتفاق می افتد، اما دستاورد خود را شانسی و جعلی می دانند و می گویند به خاطر موقعیت و زمانی که در آن قرار داشتم به آن دست پیدا کردیم جزو کسانی هستند که سندرم ایمپاستر دارند. آنها پیروزیت را به خودشان نسبت نمی دهند یا اینکه فکر می نمایند مردم را فریب می دهند، یعنی گمان می نمایند پیروزیت و معروفیت شان را با فریب مردم به دست آورده اند. این افراد همواره دلشان می خواهد خودشان کار را انجام دهند و فکر نمی نمایند دیگران هم می توانند همان کار را خوب انجام دهند و کار را کلا خودشان به تنهایی پیش می برند که نشانه ای از همین سندروم است.

- پس هیچ وقت از خودشان راضی نمی شوند؟

بله. به طور کلی همواره در یک اضطراب دائمی به سر می برند، چون همواره کوشش می نمایند به نتایج و دستاوردهای خوبی برسند، اما هیچ وقت راضی نمی شوند. آنها وقتی به پیروزیتی هم برسند می گویند شانسی بوده و فریب است. در نتیجه برای رسیدن به سطح بالاتر همواره اضطراب دارند.

- چگونه می شود بر سندروم ایمپاستر غلبه و آن را مدیریت کرد؟

ایمپاستر یک سندرم بسیار شایع است. فقط باید آگاهی داشته باشیم که ما تنها کسی نیستیم که دچار آن هستیم. مثلا وقتی در گروه های افراد پیروز قرار می گیریم در گفته های آنها هم این حس مشترک را متوجه می شویم. این همذات پنداری باعث می شود این احساس را بپذیریم که دیگران هم این ضعف را دارند، اما نشان نمی دهند. تحقیقات نشان می دهد که دوسوم نیروی کار در مسیر این سندروم قرار دارند. راه حل این است که واقعیت را از احساس خود جدا کنیم. اگر احساس می گوید که من لایق نیستم و فریبکارم اما واقعیت این است که من دستاوردهای زیادی را داشتم.

- پس درواقع این احساس که فریبکار هستند یا متقلب برمی شود به اینکه واقعیت خود را نمی بینند و دنبال تایید دیگران هستند.

بله که باید این احساس را مدیریت کرد؛ بهتر است آغاز کنیم به نوشتن دستاوردهایمان. وقتی به ترتیب آنها را می نویسیم و مرور می کنیم متوجه واقعی بودن آنها می شویم. درواقع متوجه می شویم این دستاوردها تخیل نیستند و کوشش خودمان هست، کاری که دیگران نتوانستند انجام بدهند. یادمان نرود افرادی که متقلب و کلاهبردار هستند هیچ گاه احساس متقلب بودن نمی نمایند. پس وقتی شما این حس را دارید یعنی واقعا به پیروزیت هایی رسیده اید پس بهتر است که بتوانیم آنها را مدیریت کنیم و به پیروزیت های خودمان نگاه واقع بینانه ای داشته باشیم.

بعلاوه اگر مورد تشویق قرار می گیریم ببینیم چه کسانی به ما این جایزه را داده اند که معمولا افراد متخصصی هستند که ما را انتخاب می نمایند و ما را لایق این تشویق می دانند. پس نگاه واقع بینانه این است که این توانایی را داشته ایم. باید کمالگرایی خود را مدیریت کنیم و دنبال تایید و عدم تایید دیگران نباشیم. همواره هم لازم نیست حتما یک سر و گردن بالاتر از بقیه باشیم.

- آیا سندروم ایمپاستر همان خودویرانگری است که بعضی چهره های معروف هم به آن مبتلا بودند؟

این همان خود ویرانگری محسوب می شود و فقط آدم های معمولی نیستند که دچار آن می شوند. حتی آدم های معروف با موقعیت های ممتاز هم دچارش می شوند. آلبرت اینیشتن هم می گفت با اینکه اعتماد به نفس زیادی در کارهایم دارم، اما این موضوع من را آزار می دهد و فکر می کنم کلاهبردار و کشفیاتم شانسی هستند. جان اشتاین بک هم در کتاب خاطراتش می گوید: من نویسنده نیستم و در حال فریب دادن خودم و مردم هستنم. یا مایا آنجلو که 11 کتاب و جایزه های ادبی فراوانی دارد می گوید من آدم پیروزی نیستم.

حتی تام هنکس که بازیگر و ستاره بزرگی است و دوبار جایزه اسکار برده، همواره با تردید به پیروزیت های خود نگاه می نماید و می گوید: اگر مردم بفهمند که من در واقع آنها را فریب داده ام جایزه هایم را از من پس می گیرند. یا خود میشل اوباما هم معتقد است که من فقط یک دختری هستم که در یک مدرسه دولتی در جنوب آمریکا درس خواندم و میشل رابینسونی بیش نیستم. وی همواره معتقد بوده که با این سندروم درگیر بوده و او را عاجز نموده است.

درکل شک و تردید به توانایی هایمان گاهی برای پیشرفت خوب است، اما تداوم آن باعث می شود که به یک خودویرانگر تبدیل شویم و همه را شانسی بدانیم. اگر این سندروم را مدیریت نکنیم می تواند انسان را از رسیدن به پیروزیت های بی نظیر باز دارد و به روابط بین فردی ماهم آسیب بزند.

- چقدر این مشکل به تربیت خانواده و کودکی ما باز می شود؟

این سندروم وانمودگرایی یا ایمپاستر رابطه معناداری با ابعاد مختلف کمالگرایی و طرحواره های ما دارد. طرحواره ها هم زمانی شکل می گیرد که احتیاجهای اولیه انسان به وسیله مراقبین یعنی والدین ما برآورده نشود، برآورده نشدن این احتیاجها سبب می شود که ذهنیتی ناسالم نسبت به خود و اطرافیان در ما شکل بگیرد.

ما 18 نوع طرحواره ناسالم و ناسازگار اولیه داریم. وقتی خانواده اهتمام کافی در تربیت فرزند نمی ورزد یا آگاهی کافی نسبت به احتیاج بچه ها خود ندارد، ناخواسته طرحواره ایجاد می شود. تحقیقات هم نشان داده این سندرم رابطه معناداری با این طرحواره ها دارند. طرحواره هایی مانند محرومیت هیجانی، رهاشدگی، شکست، وابستگی، انزوای اجتماعی، اطاعت، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری و... که کم نیستند. طرحواره ها ساختارهای شناختی ما هستند که افکار و رفتار ما را تحت تاثیر قرار می دهند و عمیق ترین ساختارهایی هستند که در ما شکل می گیرد. وقتی ما با محرک های روزمره خود روبرو می شویم، این طرحواره ها به ما برمی گردند، همان ساختار قدیم را تبیین می نمایند و جزو رفتار ما قرار می دهند.

منبع: همشهری آنلاین

به "اگر موفقیت هایتان را شانسی می دانید بخوانید ، اینیشتن و تام هنکس به این سندروم مبتلا هستند ، با این نشانه ها کلاهبردار و فریبکار نیستید!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اگر موفقیت هایتان را شانسی می دانید بخوانید ، اینیشتن و تام هنکس به این سندروم مبتلا هستند ، با این نشانه ها کلاهبردار و فریبکار نیستید!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید